آینده سیاست فرانسه با چپگراها پر از ابهامات و چالشهایی است که نتیجه انتخابات مجلس ملی فرانسه را تحت تأثیر قرار داده است. ائتلاف چپها، موسوم به «جبهه مردمی جدید / NFP»، که متشکل از چهار حزب اصلی جریان چپ: سوسیالیستها، سبزها، کمونیستها و فرانسه تسلیمناپذیر است، توانسته ۱۸۱ کرسی در مجلس به دست آورد. این در حالی است که حزب «اجتماع ملی / RN» به رهبری مارین لوپن، علیرغم درخشش در دور نخست، در نهایت تنها ۱۴۳ کرسی را به دست آورد.
با این حال، هنوز مشخص نیست که چگونگی توافق بر سر نخستوزیر بعدی فرانسه چگونه خواهد بود. رئیس جمهور امانوئل مکرون صلاحیت انتخاب نخست وزیر آینده را دارد و در حالی که از نظر قانونی ملزم به پیروی از نتایج انتخابات نیست، اما عرف سیاسی بر این است که فردی از گروه یا ائتلاف پیشرو در مقام نخستوزیر باشد. این ائتلاف پیچیده و شکننده به نظر میرسد و معلوم نیست که تا چه اندازه عملی باشد.
در نهایت، آینده سیاسی فرانسه با چپگراها به توانایی آنها برای حفظ ائتلاف و همچنین تعامل با سایر نیروهای سیاسی بستگی دارد. این موضوع میتواند تأثیر قابل توجهی بر سیاستهای داخلی و خارجی فرانسه داشته باشد.
با پیروزی ائتلاف چپگراها در فرانسه، تغییراتی در سیاست خارجی این کشور ممکن است رخ دهد. این تغییرات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- تأکید بر واقعگرایی و ترقیخواهی: پیروزی چپگراها میتواند به تقویت روابط با کشورهایی که دارای دیدگاههای مشابه هستند منجر شود و بر مناسبات اروپا تأثیر بگذارد.
- واکنشهای بینالمللی: پیروزی چپگراها در فرانسه واکنشهای مثبتی از سوی برخی رهبران اروپایی، مانند نخست وزیر اسپانیا، به همراه داشته است.
- مسائل دفاعی و روابط با اوکراین: این پیروزی میتواند به آرامش در اوکراین و ناامیدی در روسیه منجر شود، زیرا نگرانیهایی در مورد حمایت فرانسه از اوکراین در صورت پیروزی راست افراطی وجود داشت.
به طور کلی، سیاست خارجی فرانسه ممکن است به سمت حمایت بیشتر از ارزشهای دموکراتیک و ترقیخواهی حرکت کند و در عین حال، تلاش برای حفظ ثبات و امنیت در اروپا را ادامه دهد. اما جزئیات دقیق این تغییرات بستگی به تصمیمات و سیاستهای دقیقی دارد که توسط ائتلاف چپگراها اتخاذ خواهد شد.
پیروزی ائتلاف چپگراها در فرانسه میتواند تأثیرات متفاوتی بر روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا داشته باشد:
- روابط با اتحادیه اروپا: رهبران اروپایی به نتایج انتخابات فرانسه با خرسندی و همچنین با برخی نگرانیها واکنش نشان دادهاند. دولت آلمان، که به همراه فرانسه به عنوان قلب روند یکپارچهسازی اروپا تلقی میشود، از اینکه راست افراطی در صدر احزاب فرانسه قرار نگرفته، ابراز خرسندی کرده است. این نشاندهنده این است که اتحادیه اروپا امیدوار است که فرانسه همچنان به عنوان یک شریک کلیدی در پیشبرد اهداف اتحادیه عمل کند.
- روابط با آمریکا: تغییرات در سیاست خارجی فرانسه ممکن است بر روابط با آمریکا نیز تأثیر بگذارد، اما جزئیات دقیق این تأثیرات بستگی به سیاستهای خاصی دارد که توسط ائتلاف جدید اتخاذ خواهد شد. اگرچه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، اما میتوان انتظار داشت که فرانسه در تلاش برای حفظ روابط مستحکم با آمریکا باشد، زیرا هر دو کشور دارای منافع مشترک در زمینههای امنیتی و اقتصادی هستند.
در نهایت، تأثیر پیروزی چپگراها بر روابط فرانسه با آمریکا و اتحادیه اروپا به توانایی ائتلاف جدید برای تعامل سازنده با شرکای بینالمللی و همچنین به سیاستهای داخلی و خارجی که آنها دنبال خواهند کرد، بستگی دارد. این موضوع میتواند تأثیر قابل توجهی بر موازنه قدرت در اروپا و فراتر از آن داشته باشد.
انتخابات اخیر مجلس فرانسه تأثیر چشمگیری بر احزاب سیاسی و قدرت امانوئل مکرون داشته است. ائتلاف چپ «جبهه جدید مردمی» به بزرگترین حزب در پارلمان تبدیل شد، که میتواند اجرای سیاستهای دولت مکرون را دشوارتر کند. حزب راستگرای افراطی «رالی ملی» نیز قدرت بیشتری به دست آورده، در حالی که حزب مکرون، «رونسانس»، نتوانست به اندازه کافی کرسیها را حفظ کند تا اکثریت را بدست آورد. این نتایج احتمالاً باعث ایجاد دورهای از ناپایداری سیاسی و مذاکرههای پیچیده بین احزاب مختلف خواهد شد.
فرانسه یکی از اعضای مؤسس ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) است و نقش کلیدی در این ائتلاف ایفا میکند. اگرچه فرانسه در سال ۱۹۶۶ از ساختار فرماندهی یکپارچه ناتو خارج شد، در سال ۲۰۰۹ تحت ریاستجمهوری نیکولا سارکوزی به طور کامل به این ساختار بازگشت. فرانسه در مأموریتها و عملیاتهای مختلف ناتو مشارکت دارد و به طور فعال در سیاستها و تصمیمگیریهای ناتو نقش دارد. این کشور همچنین در تلاش برای تقویت دفاع جمعی و مقابله با تهدیدات امنیتی، به ویژه در اروپا و مناطق پیرامونی، با ناتو همکاری میکند.
پیشبینی آینده فرانسه به عوامل مختلفی بستگی دارد که شامل وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی این کشور میشود. در ادامه به چند مورد از مهمترین عوامل که ممکن است در آینده فرانسه تأثیرگذار باشند، اشاره میکنم:
وضعیت سیاسی:
- انتخابات آینده و سیاستهای دولتهای آتی میتواند تأثیر زیادی بر مسیر فرانسه داشته باشد. اگر حزبهای مختلف قدرت را به دست بگیرند، سیاستهای داخلی و خارجی ممکن است تغییرات قابل توجهی پیدا کنند.
- جنبشهای اجتماعی و اعتراضات نیز میتوانند در تعیین سیاستهای دولت نقش مهمی ایفا کنند.
وضعیت اقتصادی:
- اقتصاد فرانسه به شدت به شرایط اقتصادی اروپا و جهان وابسته است. تحولات اقتصادی در اتحادیه اروپا، وضعیت بازارهای جهانی و سیاستهای اقتصادی داخلی میتواند بر رشد اقتصادی، بیکاری و سطح زندگی تأثیر بگذارد.
- نوآوری و فناوریهای جدید نیز میتوانند باعث رشد صنایع جدید و ایجاد فرصتهای شغلی شوند.
مسائل اجتماعی:
- موضوعات مهاجرت و ادغام اجتماعی همچنان از موضوعات داغ در فرانسه هستند. نحوه مدیریت این مسائل میتواند تأثیرات بزرگی بر همبستگی اجتماعی و ثبات داخلی کشور داشته باشد.
- تغییرات جمعیتی، از جمله پیری جمعیت، نیز ممکن است بر ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور تأثیر بگذارد.
مسائل بین الملل:
-سیاست خارجی فرانسه و روابط این کشور با سایر کشورها، به ویژه اتحادیه اروپا، ایالات متحده، چین و روسیه، نقش مهمی در تعیین موقعیت بینالمللی فرانسه خواهند داشت. - تحولات جهانی مانند تغییرات اقلیمی، بحرانهای بینالمللی و تحولات سیاسی در سایر کشورها نیز میتوانند بر فرانسه تأثیرگذار باشند. به طور کلی، آینده فرانسه میتواند تحت تأثیر عوامل زیادی قرار گیرد و مسیرهای مختلفی را طی کند. تصمیمات سیاسی و اقتصادی، توانایی در مدیریت مسائل اجتماعی و قدرت در تعامل با دیگر کشورها از جمله مهمترین عواملی هستند که آینده فرانسه را شکل خواهند داد.
مکرونیسم، که به سیاستها و سبک رهبری امانوئل مکرون، رئیسجمهور فعلی فرانسه، اشاره دارد، نقش مهمی در شکلدهی به سیاستهای فعلی و آینده فرانسه دارد. اما چندین عامل میتوانند مسیر آینده مکرونیسم را تعیین کنند:
- موفقیت یا شکست مکرون و حزبش (La République En Marche!) در انتخابات آینده تأثیر زیادی بر آینده مکرونیسم خواهد داشت. اگر مکرون یا جانشینان او بتوانند حمایت عمومی را حفظ کنند، این سیاستها ممکن است ادامه پیدا کنند.- عملکرد دولت مکرون در مواجهه با چالشهای داخلی مانند بحران اقتصادی، بیکاری، اصلاحات بازنشستگی، و جنبشهای اجتماعی (مانند جنبش جلیقه زردها) تأثیر زیادی بر پذیرش عمومی و موفقیت مکرونیسم خواهد داشت.
-موفقیت در ایجاد تغییرات مثبت و ملموس در زندگی مردم میتواند حمایت از سیاستهای مکرونیسم را افزایش دهد.
- مکرون یک طرفدار قوی اتحادیه اروپا است و سیاستهای او به شدت با اصلاحات و تقویت اتحادیه اروپا گره خورده است. توانایی او در پیشبرد این سیاستها و جلب حمایت سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا میتواند تأثیر زیادی بر آینده مکرونیسم داشته باشد.
- تحولات در روابط با اتحادیه اروپا و بحرانهای احتمالی مانند برگزیت و مهاجرت میتوانند تأثیرات قابل توجهی داشته باشند.
-مکرون در عرصه بینالمللی نیز به دنبال تقویت نقش فرانسه است. روابط با ایالات متحده، چین، روسیه و سایر قدرتهای جهانی میتواند بر جایگاه و نفوذ فرانسه تأثیرگذار باشد.
- توانایی مکرون در مدیریت بحرانهای بینالمللی و ارتقاء موقعیت فرانسه میتواند تأثیر مثبتی بر مکرونیسم داشته باشد.
- بحرانهای غیرمنتظره مانند پاندمیها، تغییرات اقلیمی و بحرانهای اقتصادی جهانی میتوانند مسیر سیاستهای مکرونیسم را تغییر دهند. توانایی در مدیریت این بحرانها و ارائه راهحلهای مؤثر میتواند بر آینده مکرونیسم تأثیرگذار باشد.
در مجموع، آینده مکرونیسم به توانایی مکرون و جانشینانش در پاسخ به چالشهای داخلی و بینالمللی، حفظ حمایت عمومی و پیشبرد سیاستهای اصلاحی بستگی دارد. اگر این عوامل به نفع مکرون عمل کنند، مکرونیسم میتواند به یک نیروی پایدار در سیاست فرانسه تبدیل شود.
خبرنگار: سمیه خلیلی